به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، فریبا علاسوند در نشست «جای خالی یک روایت بینقص از نقش زنان در مقاومت» که به همت دبیرخانه جشنواره طنین در خانه موزه شهیدان زین الدین برگزار شد، عنوان کرد: حضور زن در مقاومت از مباحث ریشه دارد و اینکه برخی تصور میکنند بعد از انقلاب اسلامی به وجود آمده، اشتباه است.
وی اظهار کرد: «اسلام سیاسی» اصطلاح جدید و مخصوص ایران نیست؛ بلکه مسئلهای ریشهدار است؛ اما انقلاب اسلامی در بازنمایی و کشف عناصر سیاسی اسلام نقش مهمی داشته است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با اشاره به اولین کشتار تاریخ (هابیل و قابیل) گفت: در طول تاریخ همواره جریان هابیل (جریان حق) به دنبال زندگی درست بوده است؛ اما جریان قابیل همیشه مقابله کرده است.
وی با بیان اینکه جهت ایمانی برای گسترانیدن پیام الهی فعالیت میکند؛ اما جریان متضاد به تقابل میپردازد، اظهار کرد: اسلام عقلانیت دارد و برای گستراندن خودش نیاز به شمشیر ندارد؛ اما جریان ستم صف کشی میکند.
علاسوند ادامه داد: میدانید چرا جهان و استعمار با مسلمانان مخالف است؟ چون اگر ۶ میلیارد از این ۸ میلیارد جمعیت جهان مسلمان شوند، شراب، معاملات ربوی و قمار از بین میرود و این به اقتصاد جریان استعمار لطمه وارد میکند و صاحبان سرمایه و قدرت حاضر نیستند این را کنار بگذارند.
وی افزود: چون همواره به جریان ایمان تعدی میشود جریان مقاومت شکل گرفته است و برای این جریان باید انسان مقاوم ساخته شود. هرکسی در مدار زنانه و مردانه خودش باید فهمی از مقاومت داشته باشد.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه حضرت خدیجه (س) یکی از سدهای مقاومت برای پیامبر (ص) بوده است، گفت: پیامبر اکرم (ص) در رابطه با حضرت خدیجه (س) میفرماید: مقاومت به معنای انجام بهترین کار در بهترین زمان است، زمانی که همه انکارم کردند خدیجه مرا تأیید کرد و زمانی که همه ثروتشان را از من دریغ کردند او درهم و دینارش را به من داد.
علاسوند عنوان کرد: در جنگهای پیامبر (ص) زنان حضور داشتند. در حادثه کربلا نیز امام حسین (ع) با وجود اینکه میدانستند همه مردان شهید میشوند و زنان به اسارت میروند باز هم زنان را با خود همراه کردند. روایتهای زنانه حضرت زینب (س)، روشنگریهای زنان و عزاداریهای آنان حقیقت حماسه کربلا را آشکار و آن را ماندگار کرد. زنان زبان مبارزه خود را دارند که زبانی مصون و مستتر است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با اشاره به اینکه یکی از زیرکیهای امام خمینی (ره) حضور زنان در انقلاب بوده است، بیان کرد: امام خمینی (ره) با حضورهای زنان بعد تراژدیک انقلاب را بالا برد.
علاسوند یادآور شد: جریانهای متفاوتی مانند سنتی و فمینیست با بُعد احساسی زنان مبارزه کردند گروهی این احساس را به تمسخر گرفتند و گروهی دیگر آن را سرکوب کردند. عاطفه، عقل نیست و کارکرد خود را دارد و منشأ بهترین فضیلتها مانند خیریهها، وقفها و... است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده ادامه داد: حضور زنان در انقلاب سبب میشد که مردان نیز به میدان بیایند و امام خمینی (ره) نیز فرمود: «ما نهضت خودمان را مرهون زنها میدانیم». زنان در جنگهای داخلی مانند کردستان نیز نقش فراوانی داشتند؛ زنان با حضور در خانه مخالفین با خانوادههای آنها صحبت میکردند تا همسرانشان را راضی کنند که به جریانهای مخالف کمک نکنند.
وی با اشاره به اینکه هراسهای زنانه در جنگ با هراسهای مردانه متفاوت است، گفت: هراسهای مردان در جنگ از مجروحیت، کشته شدن و اسارت است؛ اما هراس زنانه بسیار متفاوت است. هراسهای زنانه سبب ایجاد «تجاوز به عنف سازمان یافته» به عنوان یک استراتژی شد. به خاطر این نوع هراس اسلام نمیخواهد زنان وارد این بخش از جنگ شوند. زنان هراس مادرانه دارند، رنجی که مادر غزه از گرسنگی، بیماری و... فرزندان شان میبرد با هیچ چیزی قابل قیاس نیست.
علاسوند با اشاره به اینکه مادران شهدا سرمایه اجتماعی هستند؛ افزود: مادران شهدا بعد از شهادت فرزندشان برای خودشان زندگی نکردند؛ بلکه تبدیل به مادر امت شدند و یک نفره تبدیل به نهاد شدند. مادران شهدا دغدغههایی که برای فرزندشان که در راه خدا دادند را تبدیل به دغدغههای امت کردند.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده اضافه کرد: مادران شهدای دچار افسردگی و سوگ نمیشدند؛ اما گاهی اطرافیان به جای اینکه حس افتخار به این مادران بدهند حس تأسف و اندوه به مادران شهدا میدادند و این امر باعث افسردگی این مادران میشد.
وی با تأکید بر لزوم روایت جریانهای مقاومت زنانه گفت: اگر روایتها در جریان غزه نبودند و این پیام را به جهان مخابره نمیکردند و مردم به صورت جهانی با مادران غزه همدلی نمیکردند و این سرمایه اجتماعی به سمع و نظر دیگران نمیرسید، توجه جهان به سمت غزه جلب نمیشد.
علاسوند با اشاره به آیه «وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ؛ و (هنگامی که رسول فرمان خروج برای جنگ دهد) نباید مؤمنان همگی بیرون روند (و رسول را تنها گذارند) پس چرا از هر طایفهای جمعی برای جنگ و گروهی نزد رسول برای آموختن علم دین مهیا نباشند تا قوم خود را چون به نزدشان بازگشتند بیم رسانند، باشد که (از نافرمانی خدا) حذر کنند.» گفت: این آیه اشاره میکند در جنگها عدهای برای جنگ میروند و عدهای نیز برای روایتگری جنگ بروند تا صدای جریان مقاومت باشند.
انتهای پیام
نظر شما